نفس نفس زدن زیر چتر تو
هوای امشب...
چقد دوس داشتنیست این هوا ....
من عاشق این هوام
+ باید نوشت !
نه دلتنگم نه نگران....فقط کمی ناراحت از بابت چیزی که به هیچ وجه نمیشه درستش کرد،،،، خدایا بازم شکرت !
++اون قالبی برا من دوس داشتنیه که بهم حس خوب بده :)
این قالب وبمو دوس دارم
خدایا کدوم؟؟
خدایا دلگیرم از خودم!
خدای من کمکم کن....خدایا اینقده خستم از این اتفاق که حال گریه ندارم
خدایا شکرت! اوضاع میتونست بدتر از این باشه....
+ دیشب رفتم حرم و برای شما دوستان مجازی هم دعا کردم
دیروز نمیدونم چم شد که عجیب دلم هوای حرم حضرت معصومه-س رو کرده بود!
خب متعادله...حد وسط
امشب نقاشی کشیدم ....یکم بدون تمرکز بود! اصلا طرح سختی پیش روم نبود ولی ....
یکم نگرانم باز....بازم همون نگرانی ، خدای من
+ چقد یه آهنگ منو پرت میکنه به گذشته....منو میندازه تو بغل خاطره ها !
دوباره دلم پر کشید واسه نقاشی...
دوباره برگه های آسه رو بزارم جلوم و مثل همیشه اول یه کادر بکشم دور تا دور صفحه و بعد شروع کنم به طراحی...
چقد داداش گفت برو رشته هنر و نرفتم...مشوق خیلی خوبی بود برام اما نخواستم...
نقاشی کشیدن به آدم آرامش میده چون روش تمرکز میکنی و ذهنت از دغدغه های روزمره فاصله میگیره....خیلی خوبه!
دوست دارم دوباره دست به قلم بشم....مداد رنگی های 24 تایی رو بخرم و کلی حال کنم! من عاشق مداد رنگیم آخه...
هنوز که هنوزه وقتی میرم خونه ی پدریم مداد رنگی پیدا میکنم و دلم واسشون پر میکشه....مداد رنگی دارا و سارای دوره ی دبستانم هیچ وقت فراموش نمیکنم که عاشقشون بودم عجیب!
هنوز نقاشی های دوره ی دبستان و راهنماییمو دارم و طراحی هایی که کلاسشو میرفتم ! هعی یادش بخیر ...
+ دلتنگی خیلی بده !
مامان و بابام اومدن پیشم و یکم حالم عوض کردن که خوب بود خدا رو شکر ...
خدایا خیلی شکرت ...خیلی شکرت از بابت همه چیز
به قول مهیا اوضاع میتونست از این بدتر باشه !
+ این روزا صبحا میرم کانال جوکستان و جوکا رو میخونم و اونایی که باحاله رو میفرستم واسه بقیه
دوست دارم این کار رو ....اینکه بخندونم دیگرانو
خدا با من است...
چقد لذت داره دست به سوش دراز کنی و آرومت کنه...انگار محکمتر بغلت میکنه و دست پر از عشقشو به سر بندش میکشه !
+ خدا با من است....خدای من آرومترم کن خیلی زیاد !
++ ریحانه ی گلم تولدت مبارک
تو تلگرام کلی گپ زدیمو تبریکو کادو این چیزا دیگه واسه همین اینجا جز تبریک کاری نکردم
+++ مهیای گلم خیلی ممنونم عزیز دلم
چقد دلم تنگ شده ...
واسه نونایی که مامان درست می کرد....
دلم واسه خونمون و حیاطمون و باغچه تنگ شده....
واسه عبداالله پسر عمو کوچیکه و بامزه تنگ شده ...
چقد دلم میخواد دوباره فیزیک سال اولو بخونم ...دوسش دارم!
اولین کلاس فیزیکو هیچ وقت فراموش نمیکنم که آقای ب منو نمیدید...
ریاضیو خیلی دوس دارم با اینکه مخ ریاضی نیستم....ریاضی اول و سومو خیلی دوس داشتم! دبیر ریاضی سال اول و سومو هم دوس داشتم....چقد دلم تنگ شده واسه سر کلاس آقای د ....که باز آقای د خندش بگیره از من که تمام راه حلو میرفتم و آخرش یه جمع و تفریقیو خراب میکردم! یا خانم ح خندش بگیر از اینکه من و پرفسور و اس باهم و خیلی هماهنگ بلند بشیم و بریم سر میزش....میگفت بشینید بشیند خودم میام
دلتنگ شوخیای سر کلاس شیمی ام....اینکه منو پرفسور بشینیم شوخی کنیم تا خوابمون نره... بس لالایی میخوند دبیر سال دوم تا این حد که بعضی بچه ها آخر کلاس میخوابیدن و بعضیا میرفتن آب صورتشون میزدن
حیفم میاد از کلاس زمین نگم آخه بدجور زمین شناسیو دوس دارم! کلا سر کلاس زمین هم لالایی خونده میشد و بس فرکانس صدای آقای ج پایین بود! ولی من از علاقه ای که داشتم بزور خودمو از خواب آلودگی نجات می دادم
کمکم کنید :(
دلم نا آروم...
ذهنم نا آروم ...
نگرانم!
دلم یه چیزی میخواد ...
دلم میخواد یکی مطمئنم کنه از آینده
از اینکه حداقل ۹۰ درصد اونی که میخوام پیش میاد
سخته
نگرانم...
آخه من م ...!!!!
بعدا نوشت :
دیشب خوب بود یه جشن تولد کوچولو داداش گرفته بود...
با بابایم حرف زدم ، از کادویی که گرفته بود خوشحال بود ...خیلی دلم برات تنگ شده بابایی من
اولین روز پدری بود که پیشش نبودم :(
دیشب اونقد خسته شده بودم که حد نداشت خستگیم ولی الان خوبم...یه ذره ذهنم آرومه ! اصن نفهمیدم دیشب چجوری گذشت
+ بچه ها خیلی ممنونم...بعدا کامنتاتون رو جواب میدم :)
آوار دلتنگی
حتی بعضی وقتا دلتنگ گرمای تابستونش میشم....هوا گرمه و من دارم تو حیاط کنار باغچه قدم میزنم و عین همیشه نگام به گلها و یا تو فکر گل کاشتن ! و یهو باد یا نسیم ملایمی بخوره به صورتت و اون گرما واسه چند لحظه احساسش نکنی....من عاشق اینم!
عاشق شبای ماه رمضانم که شباشو خیلی دوس دارم و آخر شب تو حیاط قدم میزدم و از نسیم نیمه خنکی که میوزید و از بین برگ نخلامون به صورتم میخورد عشق میکردم و همیشه نگام به آسمون و از دیدن ستاره ها و ماه عاشقتر میشدم.....من عاشق آسمونم
چقد دلم تنگ شده!
چرا این دلتنگی یهو آوار میشه؟!
هوای امشب...
چقد دوس داشتنیست این هوا ....
من عاشق این هوام
+ باید نوشت !
نه دلتنگم نه نگران....فقط کمی ناراحت از بابت چیزی که به هیچ وجه نمیشه درستش کرد،،،، خدایا بازم شکرت !
++اون قالبی برا من دوس داشتنیه که بهم حس خوب بده :)
این قالب وبمو دوس دارم
به قمری من نیمه شعبان بدنیا اومده بودم و این افتخار رو دارم که هم اسم مادر امام زمان-عج باشم
امشب قم غلغلستنمیشه قدم از قدم برداشت و چه لذتبخشه :]
عشق هم صاحب فتواست ...
چشم مخصوص تماشاست ، اگر بگذارند ...
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم عشق هم صاحب فتواست ، اگر بگذارند ...
+ من عاشق این نوشته ی زیبام
تقدیم به شما ...
++ خرداد ماه تولد عزیزانم هست...بخصوص بابایی عزیزم
بوی دلتنگی
چقدر نزدیک تر شده ای!
تپش تند تند قلب من
و نگاه غمناک تو
و آغوشی که تو را می خواند
همه چیز چقدر بوی دلتنگی می دهد...
آیا ظهورت نزدیک است؟!
+ قشنگ بود گذاشتمش :]
++ مهیای نازنینم دلم برات تنگ شده خیلی.... ده روز دیگه وای !
کمک میخوام ;
خیلی وقته نرفته بودم سراغ ایمیلم!رمزمو گم کرده بودم که حالا پیداش کردم و هرچه میکنم نمیتونم وارد بشم....میگه اشتباس رمز! نمیدونم چیکار کنم...آخه یادم نمیاد رمزو تغییر داده باشم!
و زدم فراموش کردن رمزو که میگه اسم بهترین عموت چیه؟ آخه این ایمیلو یکی دوستام برام ساخته بود و الکی یه چیزی نوشته اونم چهار سال قبل...
بنظرتون چیکار باید بکنم؟!
دلتنگ گردشم
دلم یه گردش تو باغمون میخواد! تو باغ خانوادگیمون...همه دور هم عین قبلا آ !
و پسر عمه بساط جوجه کبابو راه بندازه که همیشه از روز قبلش همچیو آماده میکردن...
خانواده ی ما ، عموهام ، عمه هام....وای خدا چقد شیرین بود ! همیشه عید نوروزا این گردش خیلی لذتبخش اتفاق می افتاد :]
صبح حرکت میکردیم به سمت کوه نمک ....بعد کلی کوهنوردی میرفتیم باغمون و اونجا کباب میزدیم و بگو بخند !
چقد دلم تنگ شده برا دور هم بودنمامون...
حالا همه پخش و پلا شدن...یکی شوهر کرده توی یه شهر غریب یکی بچه داره نمیتونه و خلاصه هرکدوم گرفتار یه چیزن !
همه درگیر زندگی خودشون...
+ بچه ها دعا کنید دختر عمه م دوقلوهاشو سالم بدنیا بیاره
خیلی سختی کشیده....بعد از دوتا بچه های دیگش که مردن:(